نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (619 )
[ منبع و مأخذ : کشف الاسرار و عدة الابرار خواجه عبدالله انصاری ، متوفی قرن پنجم هجری ]
ســوره 4 : نســـاء ( مدنی ـ 176 آیه دارد ـ جزء چهارم ـ صفحه 77)
( قسمت چهل و یکــم )
خلعـت بنــدگی
( جزء پنجــم صفحه 100 )
بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم
147 ـ مَّا یَفْعَلُ اللّهُ بِعَذَابِکُمْ إِن شَکَرْتُمْ
وَ آمَنتُمْ وَ کَانَ اللّهُ شَاکِرًا عَلِیمًا
تفسیر لفظی :
خداوند شما را عذاب نمی کند در صورتی که او را سپاسگزار باشید و او را استوار گیرید
و در حقیقت ایمان آورید ، که خداوند هم سپاس دار و هم دانا است .
تفسیر ادبی و عرفانی :
دراین آیت ، خداوند از بندگان شُکر می خواهد ، شُکری که آنان را از عقوبت جاودان ایمن کند .
و شکر آن است که نعمت ها را همه از مُنعـــــم حقیقی دانی ، و بنده وار کمر بر خدمت بربندی ، و نعمت او را در خدمت او به کار داری ، تا شرایط بندگی بجای آری ، و آن شرایط دو چیز است : پاکی و راستی .
پاکی از سبب هرچه آلایش دین است ، مانند : بخل و ریا و کینه و حرص و طمع .و راستی در هرچیز که سبب آرایش دین است ، همچون : سخاوت و توکل و قناعت و صدق و اخلاص .
پس چون پاکی و راستی آمد ، او را خلعت بندگی پوشند ، و پیراسته و آراسته فرا پیش مصطفی (ص) برند ، تا وی را به امّتی بپذیرد ، و اگر چنان بود که این خلعت نبیند و نشانه ی پاکی و راستی بر وی آشکار نباشد ، شُکر و ایمان از وی درست نیاید ، و مردودِ دین گردد ، و او را به امّتی قبول نکند ،
چون بر درگاه اسلام کسی عزیزتر از آن نیست که پاک و درست باشد ، و اول نوازشی که خدای با او کند آن است که درب فراست بر او بگشاید ، و چراغ معرفت و دانش در دلش برفروزد ، تا آن چه برای دیگران خبر است برای او عیان باشد ، و آنچه برای دیگران علم یقین است برای او عین یقین باشد ، و در مملکت حادثه ای روی ندهد مگر آن که وی را از آن خبر دهند که پیغمبر (ص) فرمودند : از فراست مؤمن بپرهیزید که او به نـــور خــــــدائی می نگرد ، و این دیده ی سِــرّ چون پدید آید ، چون دیده ی سَــر بُــوَد که بی رنج می بیند !
در تحقیق فراست اولیاء روایت کنند که : امیرالمؤمنین علیه السلام روزی پا در رکاب کرد که به جنگ ( جنگ نهروان ) رود ، منجمی او را بدید و گفت : یا علی ؛ امروز در طالع تو به حکم نجوم نگاه کردم ، تو را روی رفتن نیست ! و تو را نصرت نخواهد بود !
علی (ع) فرمودند : ای مــرد ؛ از مرکب من دور شو ! منِ حیدر کرار پا در رکاب کرده ام تا چون توئی رکاب مرا بگیرد و از رفتن باز دارد ؟ ! دور شو که اندیشه ی سینه ی علی کمتر از اثر خورشید در فلک نباشد ، اگر فلک را از بهر کار در گردش آورده اند ما را نیز برای کاری در روش آورده اند ، کسی که دقیقه ی او حقیقت ، و ثانیه ی او آیت بُوَد و اسطرلاب او در دل او بود ! او خود کم از رأی تو نباشد ، همین امروز من به جنگ خواهم رفت ، و مرا به فراست معلوم شده که از لشکر من کسی کشته نشود مگر به کمتر از ده نفر ! و از لشکر دشمن باقی نماند مگر کمتر از ده نفر !
چون جنگ با پیروزی علی (ع) به پایان رسید شمارش کردند ، کشته های (شهدا ) لشکر علی (ع) به ده نفر نرسید ، و از ماندگان و فراریان لشکر دشمن از نه نفر زیادت نبود .
میلاد مسعود ختم رسل ،
شفاعت کننده ی سرِ پل ،
همه خارند و او گل ،
همه جزء اند و کلّ ،
عصاره ی خلقت و ختم نبوت ،
حضرت ختمی مرتبت ،
محمّد ابن عبدالله صلی الله علیه و آله و سلم
بر همه ی مسلمانان مبارک
میلاد سراسر نور و رحمت و برکت
ششمین پیشوای هدایت
و هشتمین خورشید عصمت و طهارت ،
حضرت امام جعفر ابن محمد الصادق
علیه السلام
بر همه ی دوستان و شیعیان آن حضرت مبارک
موضوع :